Book

  • خانه 

قضاوت عجولانه

12 فروردین 1400 توسط آسمان

? ماجرای نماز بدون وضوی امام جماعت (حتما بخونید! ارزش خوندن داره?).
دکتر… در یادداشتی نوشت:
حدود 20 سال پیش منزل ما خیابان 17 شهریور بود و ما برای نماز خواندن و مراسم عزاداری و جشن های مذهبی به مسجدی که نزدیک منزل مان بود می رفتیم.
?پیش نماز مسجد حاج آقایی بود بنام شیخ هادی که امور مسجد را انجام میداد و معتمد محل بود.
یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به طبقه پائین که وضوخانه در آنجا واقع بود رفتم.
منتظر خالی شدن دستشویی بودم که در این حين، در یکی از دستشویی‌ها باز شد و شیخ هادی از آن بیرون آمد با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون این که وضو بگیرد. دستشویی را ترک کرد.
من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو می‌گیرد و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون گرفتن وضو وارد محراب شد و یک سره بعد از خواندن اذان و اقامه نماز را شروع کرد و مردم هم به شیخ اقتداء کردند.
?من که کاملا گیج شده بودم سریعا به حاج علی که سال های زیادی با هم همسایه بودیم، گفتم حاجی شیخ هادی وضو ندارد
خودم دیدم از دستشویی اومد بیرون ولی وضو نگرفت. حاج علی که به من اعتماد کامل داشت با تعجب گفت خیلی خوب فرادا می خوانم.
☘این ماجرا بین متدینین پیچید، من و دوستانم برای رضای خدا، همه را از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم و مامومین کم کم از دور شیخ متفرّق شدند تا جائی که بعد از چند روز خانواده او هم فهمیدند. زن شیخ قهر کرد و به خانه پدرش رفت ، بچه های شیخ هم برای این آبروریزی، پدر را ترک کردند.
?دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن شیخ هادی بود آیا اصلا مسلمان است ؟
آیا جاسوس است ؟ و آیا
?شیخ بعد از مدتی محله ما را ترک کرد و دیگر خبری از او نبود؛ بعد از دوسال از این ماجرا، من به اتفاق همسرم به عمره مشرف شدیم در مکه بخاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم.
?بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول برایم تجویز کرد.
?روز بعد وقتی می خواستم برای نماز به مسجد بروم تصمیم گرفتم قبل از آن به درمانگاه بروم و آمپول بزنم، پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم تا جای آمپول را آب بکشم.
درحال خارج شدن از دستشویی، ناگهان به یاد شیخ هادی افتادم چشمانم سیاهی میرفت، همه چیز دور سرم شروع به چرخیدن کرد انگار دنیا را روی سرم خراب کردند.
نکند آن بیچاره هم می خواسته جای آمپول را آب بکشد! نکند؟ نکند؟! دیگر نفهمیدم چه شد. به خانه برگشتم تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر می کردم که چگونه من نادان و دوستان و متدینین نادان تر از خودم ندانسته و با قصد قربت آبرویش را بردیم.
?خانواده اش را نابود کردیم ! از فردا، سراسیمه پرس و جو را شروع کردم تا شیخ هادی را پیدا کنم. به پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم برای کار مهمی دنبال شیخ هادی می گردم.
?او گفت: شیخ دوستی در بازار حضرت عبدالعظیم داشت و گاه گاهی به دیدنش میرفت اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری مشغول بود.
☘پس از خداحافظی با حاج احمد یکراست به بازار شاه عبدالعظیم رفتم و سراغ عطاری حاج احمد را گرفتم. خوشبختانه توانستم از کسبه آدرسش را پیدا کنم بعد چند دقیقه جستجو پیر مردی با صفا را یافتم که پشت پیشخوان نشسته و قرآن میخواند.
سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد و گفتم ببخشید من دنبال شیخ هادی می گردم ظاهرا از دوستان شماست، شما او را میشناسید؟
?پیرمرد سری تکان داد و گفت دو سال پیش شیخ هادی در حالی که بسیار ناراحت و دل گیر بود و خیلی هم شکسته شده بود پیش من آمد، من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم.
بسیار تعجب کردم و علتش را پرسیدم.
? او در جواب گفت: من برای آب کشیدن جای آمپول به دستشویی رفته بودم که متدینین بدون این که از خودم بپرسند به من تهمت زدند که وضو نگرفته نماز خوانده ام، خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند، خانواده ام را نابود کردند و آبرویی برایم در این شهر نگذاشتند و دیگر نمی توانم در این شهر بمانم، فقط شما شاهد باش که با من چه کردند.
?بعد از این جملات گفت: قصد دارد این شهر را ترک گفته و به عراق سفر کند که در جوار حرم امیرالمومنین ( علیه السلام ) مجاور گردد تا بقیه عمرش را سپری کند او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم.
ناگهان بغضم سرباز کرد و اشک هایم جاری شد که خدای من این چه غلطی بود که من مرتکب شدم.
الان حدود 20 سال است که از این ماجرا می گذرد و هر کس به نجف مشرف می شود من سراغ شیخ هادی را از او می گیرم.
ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی مظلوم نیست.
? *ما هر روز چقدر آبروی دیگران را می بریم* ؟!
با یه جمله، چقدر زندگی ها را نابود می کنیم ???

*مواظب قضاوت های مان باشیم و در گفتار و رفتار ادب اسلامی را رعایت کنیم*

 نظر دهید »

واکسن آنفولانزا

05 مهر 1399 توسط آسمان

اب . ابن علیان:
#واکسن_آنفولانزا بزنیم یا نزنیم؟؟؟

امام ‏صادق(ع) فرمود: «زکام( #سرماخوردگی ) برای آن است که دردی را از بدنت ریشه‌کن کند

فرمودند سرماخوردگی ( #ویروس ) سپاهی از سپاهیان خداوند است….
هیچ کس نیست که رگی از جذام در او نباشد؛ و چون زکام به شخص برسد، این رگ را درهم می‏‌کوبد
( از جهش ژنتیکی و بیماری های لاعلاج مثل جذام) پیشگیری میکند و یک بیماری مفید است.

رسول خدا(ص) نقل است که فرمود: «چهار چیز را ناخوش ندارید که هر کدام از آنها فایده‌‌ای دارد: زکام را ناخوش ندارید که از بیماری خوره(جذام) شما را امان می‌دهد …».

هر کس سالی یکی دوبار سرما نخورد باید منتظر بیماری های سخت باشد
بدن سالم در تغییر فصل واکنش نشان می دهد و سرماخوردگی در پاییز کاملا عادی، نشانه سلامتی و بسیار مفید است.

لذا روشهای طبیعی درمان سرماخوردگی نیز توصیه نشده است و باید سه روز تحمل کرد تا قوای مدبره بدن براساس حکمت بالغه الهی به تخلیه فضولات و سموم بپردازد و در این رزمایش قوا و نیروی دفاعی خود را تقویت کند.
بعد از سه روز نیز درمان ها در واقع کمک بیشتر به بدن برای تخلیه فضولات است، مثلا داروی عطسه آور ، حجامت ، داروی خلط آور و پاکسازی ریه و…. برخلاف روش های غیر علمی و جاهلانه که با داروی حبس کننده فضولات در بدن مانند داروی ضد آبریزش بینی ، داروی ضد سرفه و… باعث تجمع اخلاط در بدن و ایجاد زمینه امراض مختلف می شوند.

حال واکسن معلوم الحال آنفولانزا با آن همه عوارض که در اروپا آن را ممنوع کرده اند چرا باید به شیعیان تزریق شود؟؟؟ آن هم با وجود دستور العمل های دقیق بهداشتی ائمه معصومین علیهم السلام…
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد…

ادامه دارد

صفحات: 1· 2

 1 نظر

ماسک و مدرسه

19 شهریور 1399 توسط آسمان

???????
مکالمه روز اول مدرسه
مادر و دانش آموز
رضا پسرم ، ماسکت کجاست چرا رو دهنت نیست.
مامان خسته شدم، تو کیفمه
مادر: این چرا اینقدر کثیفه؟
پسر:از رو صورتم افتاد، پای افشین رفت روش.
مادر: خاک به سرم، این که ماسک تو نیست
پسر: مامان داود از ماسک من خوشش اومد ، منم هم ماسکمو بهش دادم، این هم ماسک داوده
مادر: خاک عالم
مامان نباید ماسک هاتونو عوض می کردید
پسر: مامان بخدا همه بچه ها عوض کردن
امیر ماسکشو داد به جواد
سیاوش ماسکش را با ماسک علیرضا عوض کرد
فرید ماسک مهدی را گرفت
رادین و بهراد هم ماسکاشونو عوض کردن
مادر: خاک تو سرم، معلم بهتون نگفت اینکارو نکنید
پسر: مامان خانم معلم تو دفتر بود
????
این است حکایت فرزندان ما در این شرایط مصیبت بار
حالا
توجه داشته باشید و توصیه های لازم را به بچه ها بکنید
??????

 3 نظر

نعل اسب و نماد خوش شانسی

14 شهریور 1399 توسط آسمان

نعل اسب رو نماد خوش شانسی؟!!!

استادرائفی پور:

یه سوال
مگه امام حسین (ع) در گودال به شهادت نرسیدن،پس باید محل دفن حضرت هم همون گودال باشه.اونایی که رفتن کربلا میدونن بین محل گودال و ضریح مطهرفاصله هست.چرا؟
تو کربلا یه عده اومدن گفتند نه،براین پیکر باید اسب تاخته شه.
این “باید"رو کی تعیین کرده بود؟(نقش یهود در حادثه کربلا)
تو گودال نمیشد اسب تاخت.پیکر مطهر رو از گودال بیرون کشیدند بردند یه محل صاف و هموار و ده اسب که بهشون نعل زده بودندبراین پیکر تاختند…
واین چهل نعل اسب به عنوان تبرک از پای اسبهاجدا میشه.
بعدها که در دوره قاعونی بغدادمیشه مرکز یهودیان، نواده های همین اشقیا این نعل اسبها رو با افتخار درخونه هاشون میزدند که ما از هموناییم
اینا بعدها کوچ کردند به شبه جزیره ایبری در اسپانیا و همین سنت رو هم باخودشون بردندو نعل اسب رو کردند نمادخوش شانسی…
حالا یه عده از مردم خودمونم نا اگاهانه نعل اسب رو به عنوان نماد خوش شانسی استفاده میکنند

?ایت الله جوادی آملی
تبرک جستن به نعل اسب از موهومات بعد از حادثه کربلاست.به این جهت که این اسبها نعوذ بالله بر آدمهای خارج از دین تاختند پس با ارزش میباشند.چنانچه برخی فرق اسلامی دهه اول ماه محرم را جشن میگیرند و متاسفانه فرهنگ ناشایست نعل اسب به میان مردم ما هم رواج یافته.
ابو ریحان بیرونی:
ستم هایی که بر حسین بن علی کردنددر هیچ ملتی با بدترین افراد نکردند.
او را با شمشیر ونیزه و سنگ باران از پای در اوردند سپس اسب بر بدنش تاختند…
بعضی از این اسبها به مصر رسید.بعضی مردم این نعل اسبها را کندند و برای تبرک بر در خانه های خود نصب کردندواین عمل در میان مردم مصر سنتی شد که بعد از ان هر کسی بالای در خانه خود نعل اسب نصب میکرد…
در تاریخ آمده : یزید (علیه لعنه) در عصر عاشورا بعد از به شهادت رساندن امام حسین (ع)و یارانش دستور داد اسب ها ( که نعل تازه شده بودند) را بر بدن شهدای کربلا تازاندند .
یزیدیان این روز را روز برکت و پیروزی نام نهادند که در زیارت عاشورا هم به آن اشاره می شود (…یوم تبرکت به بنوامیه و ….)و برای افتخار بر این پیروزی (قتل خاندان مطهر پیامبر )و رواج تفکر شیطانی خودنعل اسبهای خود را کندند و در سراسر شهر ها و کشورها گرداندند…شهر به شهر و کشور به کشور به نشانه ی پیروزی .
در شامات در عراق در قسطنطنیه در روم در ایران و در سراسر جهان مدرن 1400 سال قبل…
و این شد سبب آنکه در سرتاسر جهان از 1400 سال پیش تاکنون نعل اسب را نشانه ی برکت و شانس و پیروزی می دانند 
اين خرافه به اروپا هم رسيد شايد این اعتقاد از اسپانیا به اروپا رسیده (اندلس قدیم)به اندلسی ها هم از امویان این اعتقادرسیدهامویان به عنوان تبرک نعل اسب نگه میداشتن اما اروپایی ها چون معنی تبرک رونمی دونستن میگفتن شانس میاره
حالا امویان این اعتقادو از کجا آورده بودن ؟
تو عاشورا بعداین که 10 تا اسب روی پیکر امام حسین (ع) تاختتند 40 تا نعل اسب ها رو به عنوان تبرک در آوردن و بین خودشون تقسیم کردند این نعل ها رو از خونه هاشون آویزون می کردنو بعد از مدتی به عنوان یک شی با ارزش به هم می فروختند ، تا اینکه تقلبی این نعلها هم اومد و کم کم آویزون بودن یه نعل تو خونه ها یه رسم شد.
? پخش این پیام ….
? شلیک یک فشنگ است …
? به سوی جبهه دشمن در فضای مجازی.

╔═ ⚘════⚘ ═╗

 نظر دهید »

انجیر و زیتون در قرآن

11 شهریور 1399 توسط آسمان

انجیر یکعدد وهفت عدد زیتون
پژوهشگران ژاپنی قرآن رانخوانده اند وبه آن اعتقادی ندارند.
تاآخر بخوانید موضوع مهمی است که برای شما فرستادم.
آیامیدانیدوقتی انجیر و زیتون رابا هم بخورید دربدن انسان چه اتفاقی می افتد؟
خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید
بسم الله الرحمن الرحیم
” والتين والزيتون * وطور سينين * وهذا البلد الأمين * لقد خلقنا الإنسان في أحسن تقويم * ثم رددناه أسفل سافلين * إلا الذين آمنوا وعملوا الصالحات فلهم أجر غير ممنون * فما يكذبك بعد بالدين * أليس الله بأحكم الحاكمين * ” صدق الله العلی العظيم.
آیاتاکنون معنی این سوره مبارکه رابادقت خوانده اید وبه این فکر کرده اید چراخداوندمتعال به انجیر و زیتون باهم سوگند یاد کرده؟
چرا این سوگند را به خلقت انسان ارتباط داده؟
ما به تفسیر باطنی این سوره فکر نکرده ایم!!
ازفواید خوردن انجیر و زیتون باهم به ذهن ما نرسیده ولی بعد از پژوهش وآزمایشات بسیاردرباره خوردن انجیر وزیتون به این نتیجه رسیدند؛درابتداباخوردن انجیر به تنهایی وزیتون به تنهایی نتیجه هایی که میخواستند نرسیدند مگر با خوردن این دو.
فایده خوردن انجیر و زیتون باهم .
ازمهمترین فوایدشامل
1-پائین اورندهء کلسترول خون
2-تنظیم دورهءقاعدگی درزنان
3-جوانسازی وخوش بین سازی دیدگاه انسان به زندگی
4-جلوگیری ازپیری زود رس
5-بهترین میان وعده
6-کمک به تمام مولکولهای بدن
7-مضاعف سازی انرژی وقدرت بدن
8-معالجه ضعف جنسی مردان
9-تقویت دهنده قلب
10-آرامش دهنده
سوال:ایا کسی رامیشناسیدکه عمر آن از۵۰سال بیشتر باشد؟
آیاتاکنون زیتون وانجیر راباهم میل کرده اید؟
این شگردی ایست که خداوند خالق متعال برای ما در قرآن فرستاده وبه آن سوگند یاد کرده..
ماده میثالونیدز؛کار آن جوان سازی وشاداب نگه داشتن انسان است،درمغزباترشح این ماده ازسن۱۵سالگی تا۳۵سالگی واز۴۰سالگی به بعد فعالیت آن کاهش می یابد.
این چیزی ایست که محققان ژاپنی به این نتیجه رسیده اند که ماده میثالونیدز موجود در انجیر جذب بدن نمیشود مگربامواد موجود در زیتون مخلوط شود تا جذب بدن شود.
آنها گفته اند که بهترین نتیجه گرفته شده ازخوردن انجیر وزیتون نسبت یک به هفت است.
جای تعجب اینجاست که انجیر یکبار درقرآن ذکر شده وزیتون۶بار به صراحت ویکبار مبهم ذکر شده است.
*وقتی محققان ژاپنی این مورد رادر قرآن دیدند به عظمت آن پی بردند -
این را به یاد داشته باشید که نشر اینگونه معلومات صدقه جاریه است التماس دعا

 نظر دهید »

عاشورا

09 شهریور 1399 توسط آسمان

عاشورا امتحان «ثبات قدم»

عاشورا امتحان ثبات قدم در #ولایت و دینداری بود. نقطه عطف ثبات قدم عاشورائیان، شب عاشورا در خیمه ی اباعبدالله علیه السلام بود که حضرت بیعت خویش را از یاران برداشتند‌؛ ولی این مردان راستین حاضر نشدند دست از یاری امامشان بکشند. زهیر مانند مسلم و حبیب و سعید و… به امام پاسخ داد:

«به خدا قسم، دوست دارم كه كشته شوم، سپس برانگيخته شوم و تا هزار بار ديگر كشته و زنده شوم تا بدين سبب از جان شما و جوانان اهل بيت شما بلا به دور ماند».

شناخت حقیقی ولایت، چنین شهامت و پایمردی به زهیر داد تا روز بعد در نبرد با شمر و لشکریانش این قسم خود را عملی کند.

در مقابل، افراد صاحب نفوذ، برجسته و باسابقه جهان اسلام که با شنیدن دعوت امام، بجای همراهی، شروع به ملامت، تردید افکنی و تلاش برای منصرف ساختن امام از حرکت به سمت عراق کردند.

در #زیارت_عاشورا بعد از چند بار اظهار مودت و دوستی با اباعبدالله و اعلام مسالمت با دوستان امام و محاربه با دشمنان امام، در سجده از خداوند طلب ثبات قدم می کنیم. چراکه این اظهار محبت و وفاداری بدون ثبات قدم، نمی‌ تواند به عمل تبدیل شود و «در حد حرف» باقی‌ می ماند. این است تفاوت عاشورائیان و جاماندگان!

در راه عاشورا ماندن، به حرف نیست؛ به عاشورایی عمل کردن است. آن کسی که رأی و نظر و نفع و توجیه خود را بر دستور ولی امر ترجیح می دهد، ولایتی بودن و انقلابی بودن و حزب اللهی بودنش در حد حرف است.

امروز باید نه به حرف، که در عمل شعار مکتبی سپاهيان آخرالزمانی فرزند حسین علیه السلام را فریاد کنیم که #ما_ترکناک_یابن_الحسین

 نظر دهید »

حقوق

09 شهریور 1399 توسط آسمان

آیا در  دادخواست مهریه می توان خسارت تاخیر تادیه خواست؟  بله درمهریه نیز مانند چک اگر مهریه وجه نقد باشد می توان خسارت تاخیر تادیه گرفت طبق ماده۵۱۵-۵۲۲قانون آیین دادرسی مدنی ولی شورای نگهبان خسارت تاخیر تادیه را درچک غیر شرعی تلقی نموده است ودرمورد ماده  ۵۲۲ که احراز تمکن مالی شرط می باشد شامل مهریه نیز  می شود پس درخواست تاخیر تادیه در مورد مهریه نیزجایز است

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

Book

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • قضاوت عجولانه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس